عکس های 25 ماهگی
این پست رو دو بار نوشتم پرید این سومین باره خوب اینجا رفته بودیم یه رستوران فرانسوی به اسم شایلون که خیلی شیک و اروم و با یه موسیقیه ملایم داشت و تو از بدو ورود شروع کردی به اتیش سوزوندن...منم فقط حواسم به تو بود که چیزی نشکنی اصلا نفهمیدم چی خوردم صبحانه دونفریمون سر صبح و تو چایی خواستی یه دفعه ایی پسر موتور سوار من و ژست های خوشکلت وقتی فهمیدی دارم ازت عکس میگیرم اینجا من قلقلکت دادم و تو رو زمین ریسه میرفتی از خنده اینجا هم واسه خودت نشسته بودی دستمال کاغذی خورد میکردی حرف میزدی بازی میکردی باهاشون و میگذاشتی تو اون جعبه طلا که من بهت دادم ...
نویسنده :
مامان مونا
21:24